• دوشنبه 3 دی 03

 محسن حنیفی

شعر امام موسی بن جعفر(ع)-شهادت -( چشم هایش همه را یاد خدا می انداخت )

2721
3

چشم هایش همه را یاد خدا می انداخت
لرزه بر جان و دل تک تک ما می انداخت
پا برهنه همه بر بُشر شدن محتاجیم
نظری کاش که بر ما، گذرا می انداخت
دست بسته فقط او بود که شد دست به خیر
سکّه نه، ماه به کشکول گدا می انداخت
آن همه زخم به روی بدنش بود ولی
زَهر هم بر جگرش چنگ، جدا می انداخت
چشم خود بست ولی دختر او چشم به راه
روی شانه پسرش شال عزا می انداخت
او پر از درد شد امّا به خداوند او را
روضه ی کوچه و گودال ز پا می انداخت
پیکرش زخم شد امّا سر او دست نخورد
شد خراشیده ولی حنجر او دست نخورد

 

شاعر : محسن حنیفی

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 4:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران