? بند ۱
ای کسی که کنج زندون بودی
دلت از غصه دنیا میسوخت
تنها بودی و نداشتی هم دم
قلبت از هجوم غمها میسوخت
نفسات شده شمرده دیگه
دنیاخیلی بد باتو تا کرده
وقتی پرکشیدی گفتن آقا
غیر ممکنه دیگه بر گرده
پیرهن مشکیمو
باز کردم به تنم
واسه غربت تو
آقا سینه میزنم
السلام علیک یا غریب المظلوم
? بند ۲
باورش سخته ازاینکه آقا
قل و زنجیر به پای تو بستس
انقدی که تو رو اذیت کردن
جسم وروحت قد دریا خستس
بارونیه آسمون چشمات
دلت از زمونه خیلی سیره
دیگه واسه رفتنت بی تابی
آقا جونت داره از دست میره
دل دریایی تو
دشمنا خون کردن
قلبتو بی رحما
خیلی داغون کردن
السلام علیک یا غریب المظلوم
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 14:38
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه