غافرالذنب نگو حضرت غفار بگو
ساترالعیب نگو حضرت ستار بگو
ای که ریزه خور ماه رمضانی همه سال
ز کرمخانه و این سفره ی پر بار بگو
از سر لطف پذیرای گنهکاران است
هرچه خواهد دلت ای عبد خطاکار بگو
خوش خبر باش که میلش به تو باشد دیگر*
سحری حرف دل خویش به دلدار بگو
شرحی از ماوقع عمر بده محضر دوست
رک و روراست از ان حال اسف بار بگو
گر کسی ناله زند گوش فرا خواهد داد
عَفوَکَ... عَفوَکَ و عَفوَکَ بسیار بگو
به علی ٍ به علی ٍ به علی کارگشاست
نیتی کن مددی حیدر کرار بگو
مرتضی واسطه ی خیر شود این شبها
هَب لَنا رَأفَتَهٌ... را صد و ده بار بگو
اخر هرچه مناجات دو خط مرثیه است
روضه خوان روضه بخوان از در و دیوار بگو
بعد از آن ضرب لگد - آه - به زهرا چه گذشت
از گل پشت در و تیزی مسمار بگو
شاعر : علیرضا خاکساری
- دوشنبه
- 23
- تیر
- 1393
- ساعت
- 14:38
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه