• یکشنبه 9 اردیبهشت 03

 امیر عظیمی

شعر روضه و مصیبت اربعین حسینی -( کاروان اربعینی ها سلام )

8401
12

کاروان اربعینی ها سلام
زینبی ها و حسینی ها سلام
ای حرم های خدا خوش آمدید
محترم های خدا خوش آمدید
خسته اید از راه طولانی همه
دسته گل های بنفش فاطمه
ای سواران، این دیاری آشناست
یادتان می آید، اینجا کربلاست
بار بگشایید و خیمه بر کنید
از فرات ای تشنگان لب تر کنید
ای ریاحین حسین فاطمه
از سر ناقه چرا بی واهمه
خوشتن را اینچنین می افکنید
مثل برگی بر زمین می افکنید
کیست این بانو، خمیده می دود
چادر خود را کشیده می دود
می دود سمت مطاف عالمین
تا بگیرد در بغل قبر حسین
کیست این، با شور و ناله آمده؟
پیش مولا بی سه ساله آمده
این زنی که نیمه جانش بر لب است
زینب است و زینب است و زینب است
او علی و مجتبا، او فاطمه است
در عزاداری مقدم بر همه است

تا که بانو سوز دل آغاز کرد
عقده ها را از گلوها باز کرد
کربلا را داد شور دیگری
کرد آن زهرا جبین نوحه گری:
ای برادر خواهرانت را ببین
پاشو و این دخترانت را ببین
دختران پای تا سر سوخته
خواهران مو و معجر سوخته
این عزاداران که ناکام آمدند
مستقیم از کوفه و شام آمدند
گریه بر غمهات ای سالار دین
در گلوشان حبس شد یک اربعین
پاشو و این اشک ها را پاک کن
در کنار خویش ما را خاک کن
بعد تو ای شاهراه زندگی
ای امید و تکیه گاه زندگی
روز و ماه و سال ما را می کشد
روضه ی گودال ما را می کشد
بارها برده است ما را تا جنون
روضه ی آن چکمه ی غرق به خون
چکمه ای که روی قلبت پا گذاشت
در بیابان پیکرت را جا گذاشت
می رسید آوای مادر یا حسین
پیکرت جا ماند بی سر، یا حسین

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران