• دوشنبه 3 دی 03

 علیرضا خاکساری

شعر توسل به امام زمان(عج) از علیرضا خاکساری -( حاجتی دارم روا کن التماست میکنم )

20033
47

حاجتی دارم روا کن التماست میکنم
زحمتی دارم دعاکن التماست میکنم
میروی سوی منا همراه از ما بهتران
نام من را هم صدا کن التماست میکنم
درد بی درمان من جز درد دوری تو نیست
دردهایم را دوا کن التماست میکنم
در دل گرداب عصیان کشتی من غرق شد
ناخدا را باخدا کن التماست میکنم

این اسیر خسته ی دام هوای نفس را
از منیت ها رها کن التماست میکنم
خط کشیدم دور غفلت چهره را درهم نکش
اخم ها را نیز وا کن التماست میکنم
قصه ی ان مرد صابونی مرا بیدار کرد
یک نظر سوی گدا کن التماست میکنم
خواهشی دارم که بیش از پیش این دلداده را
بر غم خود مبتلا کن التماست میکنم
قول دادی که عیادت میکنی از حال من
پس بقول خود وفا کن التماست میکنم
از سر خود وا نکردی نوکر بی عار را
بر غلامت اعتنا کن التماست میکنم
دیدن تو در سحر باشد میسر پس مرا
با تهجد اشنا کن التماست میکنم
حجکم مقبول مولا قسمت من که نشد
دین من را هم ادا کن التماست میکنم
به نیابت از من جامانده از ان قافله
روضه ی سقا به پا کن التماست میکنم
چشم بر راه تو دارم تا قدم رنجه کنی
روضه را غرق صفا کن التماست میکنم
صبح روز عید قربان باز "ینهانی"بخوان
و گریزی دست و پا کن التماست میکنم
با فرازی از زیارت ناحیه قلب مرا
راهی کرببلا کن التماست میکنم
از لسان عمه جانت مرثیه سر میدهم
رو به سوی روضه ها کن التماست میکنم
مادرش دارد تماشا میکند ای بی شرف
گیسوانش را رها کن التماست میکنم
اینقدر با چکمه ات بر زخم پهلویش نزن
بی حیا قدری حیا کن التماست میکنم
لج نکن آخر چرا این پا و آن پا میکنی

شاعر : علیرضا خاکساری

  • شنبه
  • 12
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 1:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران