در بین گریه هاش تضرع زیاد شد
اشکش چکید و باز تلألؤ زیاد شد
قبل از نماز، نام تو می کرد زمزمه
بین جنون و عقل تنازع زیاد شد
تقصیر او نبود، که نامت کریم شد
نامت کریم گشت و توقع زیاد شد
ابن الکریم بودی و باب الکرم شدی
در پشتِ خانه ی تو تجمع زیاد شد
از خنده ی تو وحدت عالم کثیر شد
خندیدی آن قدر که تنوع زیاد شد
هر کس نوشت شرح حیاتِ تو گفته: در...
...بابُ الکرامتِ تو، تفرع زیاد شد
از بس جهاز و ناقه رساندی میان راه
تا زائران حج تمتع زیاد شد
روزی که در بقیع، حریمت خراب شد
غربت میان اهل تشیع زیاد شد
آیینه ی وجودیمان تار و تیره بود
تا نورتان رسید، تشعشع زیاد شد
از برکت دعای تو تا سینه زن شدیم
هیئت زیاد گشت و تواضع زیاد شد
ای پیر راه دست من خسته را بگیر
حالا که بین راه تقاطع زیاد شد
شاعر : محمد جواد شیرازی
- یکشنبه
- 30
- آذر
- 1393
- ساعت
- 3:40
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه