خدا برا کس نیاره خونه ای مادر نداره دخترکی بی قراره تا صبح بیداره
افتاده به یاد مادر چادر او داره بر سر غم تو سینش بی شماره تا صبح بیداره
دل تنگ نگاش یاد اون خندهاش شبا تا می گرفت سر و رو شونه هاش
فاطمه بی تو تنها زینبِ اشک چشماش هر شبِ شبیه بارون
فاطمه بی تو عالم غم زده خونمون ماتم زده شبیه زندون
امون امون ای دل ای دل 3 وای
میون تموم دردا بی مادری خیلی دردِ داغی که عالم رو کرده یه عمری دیوونه
خاطره ی کوچه و یار خاطره ی درب و دیوار سینه ی زخمیِ مسمار قبری که پنهونه
امون از چشم تار سینه ی بی قرار امون از لکُه ی خون روی دیوار
فاطمه بی تو تنها زینبِ اشک چشماش هر شبِ شبیه بارون
فاطمه بی تو عالم غم زده خونمون ماتم زده شبیه زندون
امون امون ای دل ای دل 3 وای
- دوشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1391
- ساعت
- 5:14
- نوشته شده توسط
- شاکرحق
- شاعر:
-
حسین شادمند
ارسال دیدگاه