• شنبه 3 آذر 03

 اسماعیل شبرنگ

اشعار شعادت امام هادی النقی(ع) -( من از احوال حریمت آقا )

1975

من از احوال حریمت آقا...
شدت فاجعه را می خوانم...
با دل خسته مفاتیح به دست...
خط به خط جامعه را می خوانم...
 
عادت دست شما احسان است...
من به دنبال کرم آمده ام...
از گدایان قدیمی توٱم...
بازهم سمت حرم آمده ام...
 
اینقدر آه نکش می سوزم...
از دلم زمزمه بر می خیزد...
تا که بر روی زمین می افتی...
ناله ی فاطمه بر می خیزد...
 
چشم خونین تو امشب آقا...
راوی واقعه ی عاشوراست...
یاد غم های حسین افتادی...
سامراء شعبه ای از کرببلاست...
 
تشنه بودی و پریشان احوال
وسط بزم شراب افتادی
در همان حین که گریان بودی
یاد احوال رباب افتادی
 
زیر لب نوحه کنان می گفتی
جای هر تکه کلامی...ای وای
زینب و مجلس رقص و شادی
عمه و چشم حرامی ای وای
 
آن که بر ساحت قدسی شما
غرق در کینه اهانت کرده
چند روزی است به دلدار حسین
به ابالفضل جسارت کرده
 
برسد کاش ببینیم همه
حال او عبرت بین المللی ست
شک ندارم...به خدا می دانم
پاسخش با خود عباس علی ست
 
ما کجا...درک ابالفضل کجا؟!!
عقل کو تا که تورا فهم کند
وای از آن دم که غضبناک شوی
باید اینبار خدا رحم کند

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • پنج شنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 4:20
  • نوشته شده توسط
  • محمد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران