توی خیمه عمه زبون گرفته
توی میدون با د خزون گرفته
همه جا بوی خون گرفته
اهل حرم همه پریشان
بدون من مرو عموجان
داری من رو جا میذاری
داری مننو تنها میذاری
دارم از غم آتیش می گیرم
همه رفتن من بمونم
خودمو به تو میرسونم
مثل قاسم به پات می میرم
عمو حسین عمو حسین
ببین بریده نفسم
عمو حسین عمو حسین
زنده بمون تا برسم
تو رو شمشیر و نیزه دیدم
دستمو از دست عمه کشیدم
یه نفس تا اینجا دویدم
بدون تو من می کنم دق
عمو والله لا فارغ
بذار برا تو پسر بشم
واسه ی تو عمو سپر بشم
عمو مو تنها گیر آوردید
چند نفر آخه به دور یه نفر
مگه اومدید به جنگ لشکر
چرا این همه شمشیر آوردید
عمو حسین عمو حسین
پاشون به خیمه وا شده
عمو حسین عمو حسین
ببین عمه تنها شده
- چهارشنبه
- 24
- تیر
- 1394
- ساعت
- 6:5
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه