در میان حجره به شور عاشقانه
می کنم گلایه از جور این زمانه
همسرم جفا کرد، چه ها کرد ، به قلب پرشراره ام
همچو مادرم در، جوانی به آسمان ستاره ام
روی بام خانه، شبانه ، نهاده جسم اطهرم
مرغکان پریدند، کشیدند ، سایه به روی پیکرم
قلب من پربلاست ، یاد کرببلاست ، یاد عاشورا می افتم
آه و واویلا از این غم
******
خود در این مصیبت از خود گلایه کردم
بهر جد عطشان خود چه ناله کردم
من کجا و شاه، شهید ، کرببلا کجا بود
چون که غصه ی او ، همیشه ، به قلب ماسوا بود
پیکرم اگر برده زیر ، خورشیده تابان خصم من
دشمنی نیامد، بتازد ، با مرکبش به جسم من
قلب من پربلاست ، یاد کرببلاست ، یاد عاشورا می افتم
آه و واویلا از این غم
- یکشنبه
- 22
- شهریور
- 1394
- ساعت
- 16:13
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه