گلفروشم گلفروش غنچه ام پرپر شده
حاجی شش ماهه ام در منا بی سر شده
حرمله ! این قصدجنگیدن نداشت
غنچه خشکیده ام چیدن نداشت
لالایی اصغرم
******
مرغ عشق کوچکم با کسی دشمن نبود
حنجرش را طاقت تیر اهریمن نبود
او فقتط از تشنگی بی تاب بود
چاره اش یک جام کوچک آب بود
لالایی اصغرم
******
با نگاه آخرش هوش من از سر ربود
تا گلویش پاره شد خنده بر رویم نمود
تا قیامت از رخش شرمنده ام
تا ابد شرمنده این خنده ام
لالایی اصغرم
- پنج شنبه
- 9
- مهر
- 1394
- ساعت
- 5:38
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه