• پنج شنبه 20 اردیبهشت 03

 امیر عظیمی

شعر برای عید غدیر -( دو استکان پیاپی شراب می خواهم )

2340
1

دو استکان پیاپی شراب می خواهم
طهوری از نفس بوتراب می خواهم

جوانه ای شده ام، آفتاب می خواهم
سلام می دهم آقا جواب می خواهم

سلام ساقی کوثر، به من جواب بده!
خمار جام غدیرت شدم، شراب بده!

 خوشست خلوت اگر یار یار من باشد
چه خوب می شود اینجا کنار من باشد

تمام عمر علی سایه سار من باشد
به روز واقعه، او افتخار من باشد

اگر نگار من امروز لب فروش شود
شعور میثم شعرم رطب فروش شود

علی از اوّل عمرش شراب پرور بود
دو وزن ابروی او شعر ناب پرور بود

شعاع ماه رخش آفتاب پرور بود
ابوتراب، همیشه تراب پرور بود

«به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند»

دوباره وقت کرم کاسه ی نیاز شدن
ز لطف ساقی کوثر شراب ساز شدن

در آستان طلوعش چو غنچه باز شدن
به روی دوش همه اشتران جهاز شدن

بدان امید که ذی الحجّه در هوای علی
شویم منبر و باشیم زیر پای علی

غدیر برکه ی مستی بی حد است، علی
حدیث روز ولایت زبانزد است، علی

کتاب ناطق و قرآن ایزد است علی
علی محمد و اصلان محمد است علی

پس از رسول علی مقتدای اسلام است
پسر عموی رسالت، صدای اسلام است

علی برای رسالت دلیل خواهد شد
ولایتش گهری بی بدیل خواهد شد

محبّ حضرت حیدر خلیل خواهد شد
کسی که دشمن او شد، ذلیل خواهد شد

علی خلاصه ی حمد است، ناسپاس نشو
نباش یار معاویّه، عمر و عاص نشو

کسی که پای قیامش، سجود باید کرد
هنوز در پی کشفش، شهود باید کرد

در آسمان نگاهش صعود باید کرد
به پادگان ولایش ورود باید کرد

کنار برکه ی ایمان دوباره جام شده
به امر عالی اعلا، علی امام شده

قلم فروش، دریغا غزل شناس شده
مگس نشسته به کندو، عسل شناس شده

عدم مقام گرفته ازل شناس شده
وآنکه جنگ نکرده، جمل شناس شده

کسی که بر سر این راه شاخص است علیست
که هست حقّ و مع الحق، مشخص است علیست

شما که از دل جبهه خبر نداشته اید
برای کشتن فتنه جگر نداشته اید

خراش مختصری نیز برنداشته اید
و - ذرّه ای به غنیمت- نظر نداشته اید

شنیده اید علی یک تنه سپاه شده؟
برای ماندن اسلام جان پناه شده؟

شنیده اید علی سوره تکاثر بود
تهی از آنچه شمایید و از خدا پر بود

نگاه او به دو عالم پر از تدبّر بود
و درک او بخدا خارج از تصوّر بود

کسی به غیر علی این همه کمال نداشت
میان سینه ی خود چشمه ای زلال نداشت

چه اشتباه بزرگی ز دستتان سر زد
چه زود عهد غدیر از خیالتان پر زد

به قلب های شما دست شرک منبر زد
سپاه کفر طنابی به دست حیدر زد

همینکه جمع پلید سقیفه شور گرفت
برای کشتن زهرا مغیره دور گرفت

شاعر : امیر عظیمی

  • پنج شنبه
  • 9
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:3
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران