منم یتیم حسن منم گل یاسمن
با عزتم مثل حسن
با غیرتم مثل حسن
با هیبتم مثل حسن
از کوچیکی خبردارم از راه و رسم زندگی
کم سنم اما می باره از قامتم مردونگی
قفس نمی خوام ، مثل کبوتر
تموم آرزومه اینه تا بزنم پر
عموی مظلوم
******
چرا ته گودالی چرا عمو بی حالی
چرا رو خاکه پر تو
ریختن سر پیکرتو تو
دست گرفتن سر تو
گلوی نازکم فدات چی داره به سرت میاد
پاشو بریم عمو جونم صدای خواهرت میاد
یه جای سالم ، تنت نداره
عمه باید برای تو عبا بیاره
عموی مظلوم
******
خیلی برام سخته که می زنه ، نیزش و به
تنی که مونده زیر پاش
گرفته راه نفساش
دارن می بینن بچه هاش
کاری ازم بر نمیاد جز اینکه باشم سپرت
تیر سه شعبه بزنن منو شبیه پسرت
چی کار کنم من ، بگم یا زهرا
دلم میریزه نیزه شون ، که میره بالا
عموی مظلوم
شاعر : محسن طالبی پور
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 8:25
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه