بنام خدا
خودم دیدم مادرم زهرا بین دیوارو در صدامیزد=سرش روی سینه ام بودویاعلی ادرکنی صدامیزد
نگاه من بر درو دیوار=تماشایمدیدن مسمار=صدامیزد مادرم زهرا=بیامنرااززمین بردار
مرومادرمادرای مادر.....
خودم دیدم شعله آتش ازدر خانه بر فضامیرفت=دوتادستمادرم روی سینا اش بودو ازنوامیرفت
حسن دستش دست مادر بود=نگاه من جانب در بود- -خودم دیدم فضه میآمد=ولی چشمش سوی دیگر بود
مرومادرمادرای مادر.....
- پنج شنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1389
- ساعت
- 7:17
- نوشته شده توسط
- احمدصدرایی
ارسال دیدگاه