از حرم تا دل گودال تماما دل شد
رأی مردان زد و در طفلی خود کامل شد
گاه شد راه و گهی شوق و گهی منزل شد
روبه رو بر سر شه با نفس قاتل شد
---
دید در جلوه ی پیدا رخ پنهان دارد
این حسین است و دوصد حاجب و دربان دارد
---
گفت با قاتل کاین زلف رها کن از کف
در شب قدر رهت نیست مکن عمر تلف
مده تاب این همه این سلسله هر سوی و طرف
می کنم شکوه اگر راه من افتد به نجف
---
کای علی گفتم و قاتل به سخن گوش نکرد
سر این سلسله را برد و به من گوش نکرد
---
دست برداشت که بردار از آقا شمشیر
گفت یا دست ز من می شکند یا شمشیر
برد قاتل به هوای سر مولا شمشیر
چرخ می زد به سر عالم بالا شمشیر
---
طفلکی دست دعا را سر محراب گرفت
دست خود را سر آیینه چنان قاب گرفت
---
دستش از پوست چو آویخت به دامان حسین
اولیا جمله شدند از غم گریان حسین
ضربان دل عبدالله و شریان حسین
هر دو یک نبض شدند از سر ایمان حسین
---
خون سرخ حسن و خون حسین است یکی
کثرت مست دروغ است بود مست یکی
---
معنی این مقتل پر رشک ز جنس دگر است
مقتل طفل حسن از همه کس خوب تر است
دست و پا زد به محیطی که دل است و جگر است
دست و پا زد به محیطی که ز حق با خبر است
---
دست و پا زد به محیطی که نبی لب می زد
مصطفی بوسه بر این سینه مؤدب می زد
- دوشنبه
- 2
- آذر
- 1394
- ساعت
- 15:21
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه