• چهارشنبه 5 دی 03

 محمد سهرابی

حضرت مسلم بن عقیل(ع) -( بالا گرفت بر من دل خون چو کارها )

1628
2

بالا گرفت بر من دل خون چو کارها

صیّاد من شدند تمام شکارها

بی مایگان به دایه انیسند تا به تیغ

زنگار بسته آینه ی کارزارها

بی مُهر و موم نامه به هم قرض می دهند

نان قرض می دهند به هم خانه دارها

مهمان، متاع رایج بازار کوفه است

کسب حلال نیست در این رشوه خوارها

مسلم برای زینب تو گریه می کند

پیشانی ام شکسته در این کوچه، بارها

از بام کوفه بر لب تو می کنم سلام

چون آفتاب بام، میان غبارها

از دور از گلوی تو می بوسم ای عزیز!

گر وا کنند ره به لبم نیزه دارها

شاعر : محمد سهرابی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 4:2
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران