از دار دنيا، چيزی ندارم
سر روی پای، يه سه ساله ميذارم 2
زهراترين ستاره ی حيدر تباره جانم رقيه
اسطوره ی حيا و عفاف و وقاره جانم رقيه
اين دختر عالمه است و معلم نداره جانم رقيه
عشق دل / بی تابمه / بند دل / اربابمه
جانم رقيه 4
هستم گرفتار، من غصه دارم
حاجاتمو باز، شب سوم ميارم
فخرش عنايت و كرم مادريشه شاهدم (اِنَّ -
- آثارَنا تَدُلُّ علينا) هميشه ميگن نبوده!
اين معجزات بيخودی پيدا نميشه جانم رقیه
اين اسوه ی/ شيداييه/ آيينه ی/ زهراييه
جانم رقيه 4
دارم تلاطم، دل بی قرارم
بايد برای، حرمت سر بيارم
بانو به هديه هايی كه دادی مينازم اينو ميدونم
سر روی پای تو ميذارم سرفرازم رويامه كه توو
راه دفاعِ از حرمت جون ببازم جانم رقیه
قلبم پر از/ احساسته/ عشقم عمو/ عباسته
جانم رقيه 4
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 6
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:10
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه