• چهارشنبه 19 اردیبهشت 03


حضرت_رقیه_س_شهادت -( دخترا بدون بابا...میمیرن )

1137
1

دخترا بدون بابا...میمیرن
دخترا بدون بابا...آواره
از قدیمیا شنیدم گریه کن
نداره، کسی که دختر نداره

دلمون هوای روضه کرده باز
آخه گریه برا روضه ثوابه
امشب و یتیم نوازی بکنین
همراهه باباش بریم تو خرابه

خوش زبونه ، خیلی حرفا داره که
به کسی نگفته،حتی عمه جون
خبرایی شده که بهش میگه
پاشو که اومده بابا...عمه جون

پاشو حرفات و بزن با پدرت
که دیگه از غصه داری آب میشی
روپوش و بزن کنار خودت ببین
غذا نیس که اینجوری کباب میشی

روپوش و کنار زد و باباش و دید
سرخ و خاکستری،خاکی و کبود
سر حرف و اینطوری واکرد و گفت
بگذریم از یکی بود یکی نبود...

بوی بابام و من از دور می شناسم
حالا هر چی ام که بوی نون بدی
فهمیدم یه شب توی تنور بودی
داری موی سوخته تو نشون میدی؟

عمه میگه که از اینجا نمیریم
تا سر بریده تو پس نگیریم
اینا هم نقشه کشیدن نیمه شب
دیوار و خراب کنن تا بمیریم

راهش اینه که بازم خودت بیای
کارامون و سرو سامونی بدی
عمه که داره می میره از غمت
وقتشه بیای بهش جونی بدی

طاقت همه بریده بعد تو
دیگه جون به لب رسیده باباجون
تا که آروم بشم آوردن حالا
از تو یه سر بریده باباجون

اومدی به  ویرونه خوش اومدی
چه عجب یه بار به ما سری زدی
چه بلایی به سرت اومده که
تو میخواستی خودتو نشون ندی

با سه مصرع هم میشه که روضه ساخت
مادرت عمه و من کوثرتیم
آیه های سوره ی حنجرتیم

محمد مهدی خیامیان

  • شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران