• دوشنبه 3 دی 03


حضرت علی اکبر(ع) -( صحبت از داغ تو بابا جگری می‌خواهد )

1633

صحبت از داغ تو بابا جگری می‌خواهد

لب خشک از عطش و چشم تری می‌خواهد

آمدی باز سوی خیمه و با خود گفتم

نوجوانی است که مهر پدری می‌خواهد

کاش می‌خواستم از تو دو زِرِه برداری

این همه نیزه علی جان سپری می‌خواهد

نگران سر خود باش که این لشگر کفر

باز هم معجز شقّ‌القمری می‌خواهد

تیرها زودتر از من به تنت بوسه زدند

خرد شد آینه‌ات شیشه‌گری می‌خواهد

نیست از جسم گلت چیز زیادی در دست

نه عبا؛ پارچه ی مختصری می‌خواهد

کاملاً یافت نشد هرچه تفحّص کردیم

بدنت حوصله‌ی بیشتری می‌خواهد

باز کن چشم و ببین آمده پیشم زینب

قول صبر از پدر محتضری می‌خواهد

 

شاعر : عباس احمدی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 5:50
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران