بند اول:
زمین افتادی علمدارم، کس و کارم، مین افتادم منم با تو
نگاه کن به چشم نمدارم ، منم دارم، از این غصه می شکنم با تو
تا دستای تو رو زدن از پا نشستم ، شکستی از جفا من از کمر شکستم
زینب سراغتو کرفت، چشامو بستم
نه میشه که تنت رو رو عبا بذارم، نه میشه با لشکر تو رو تنها بذارم
چه جوری بی تو پا به خیمه ها بذارم
(واویلتا سقا زمین خورد، واویلتا زهرا زمین خورد)
بند دوم:
رقیه صد بار براتو مرد، که برگردی، جوابش رو چی بدم عباس
چشاتو از کاسه در آورد،یه نامردی ، یه تیرانداز خدانشناس
خورشید زندگی تو مغرب شد عباس، رو قرص ماهت تیرگی غالب شد عباس
نماز آیات بعد تو واجب شد عباس
بعد تو سهم من شده افسوس خیمه، زبونه ی آتش مباد پابوس خیمه
نگم چی میادبه سر ناموس خیمه
(واویلتا سقا زمین خورد، واویلتا زهرا زمین خورد)
بند سوم:
یه نخلِ از ریشه خشکیده، شدی سقا، چشات اما خیس بارونه
صدای یک ناله پیچیده ، توی صحرا، دلم رو داره می لرزونه
کیه داره جای همه روضه می خونه، با اشک و آه و زمزمه روضه می خونه
زهرا داره تو علقمه روضه می خونه
رفتی و به سرم شده خاکی دوباره، رنگ و روی حرم شده خاکی دوباره
چادر مادرم شده خاکی دوباره
(واویلتا سقا زمین خورد، واویلتا زهرا زمین خورد)
شاعر : مظاهر کثیری نژاد
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 17:1
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه