• دوشنبه 3 دی 03


حضرت رقیه(س)شهادت -( پنهان به خاک كردم رازی به آب دیده )

1062
1

پنهان به خاک كردم رازی به آب دیده
با كس نمی‌توان گفت سرّ دل رمیده

وقت سحر دعایم شد عاقبت اجابت
بر شام تار ما هم سر زد شبی سپیده

پرواز بردم از یاد بالم چو شد شكسته
این است حال و روز مرغ به خون‌تپیده

شادابی گذشته از من مخواه دیگر
برگشت‌ناپذیر است رنگ ز رخ پریده

قوت نداشت پایم تا پیش تو بیایم
از بس كه دختر تو در خارها دویده

شب بود و دشت وحشت پر شد وجودم از ترس
صحرا چه می‌شناسد طفل پدر ندیده

بسیار رنج بردم در راه عشقت اما
بار سفر كشیدم با قامتی خمیده

وضعیتی‌است وضع راس تو و سر من
مجنون سرشكسته، لیلای سربریده

مهرداد طوماری

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران