بعد از تو یار بلا شدم من چون زهرا ام البکا شدم من
خسته ز حمل این، بار اسارتم
نشنیده یک نفر، بابا شکایتم
آه، از جدایی، ای پدر جان، کی میایی
وای ثارالله
گر اینجا در پیش تو نشستم مدیون ایثار عمه هستم
دستم ز سلسله یک دم رها نشد
یک رکعتم پدر اما قضا نشد
آه دیدم آزار من کجا و کوچه بازار
وای ثارالله
حالا که لب بسته از کلامم عموجان نگرفته انتقامم
من دست به دامن وجه خدا شدم
در پیش راس توغرق دعا شدم
آه از جدایی یابن الزهرا کی میایی
شاعر : رضا تاجیک
- سه شنبه
- 13
- مهر
- 1395
- ساعت
- 20:45
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه