اگر چه قسمت ما جز بلا نیست
یتیمیم و به ما سیلی روا نیست
چرا تو قصد جان ما نمودی
مگر در كوفه رسمی جز جفا نیست
مدینه مادری چشم انتظارست
كه بر درد نهانِ او دوا نیست
سر ما از بدن افتد جدا بهْ
كه راه ما از آن دلبر جدا نیست
همان دلبر كه زیر سم و مركب
نشانی از تنش بر خاك ها نیست
شبیه یار زینب جان سپاریم
كه گفته مقتل ما كربلا نیست
دو یوسف را چرا ارزان فروشی
خدا داند سر ما بی بها نیست
خدا از تو تقاص ما بگیرد
كه عادل تر ز حق در دو سرا نیست
بدان ما مستجاب الدعوة هستیم
شبیه ما در این ارض و سما نیست
شاعر : جواد حیدری
- پنج شنبه
- 15
- مهر
- 1395
- ساعت
- 7:1
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
جواد حیدری
ارسال دیدگاه