از این همه ظلم و ستم،خون شد دل آن ها
واویلا واویلا
هر دو فدای دین شدند،از کینه ی اعدا
واویلا واویلا
بعد از شهادت پدر،دو نوگل مسلم
هر دو شدند محرم
هر دو اسیر حارث و،گردیده اند تنها
واویلا واویلا
از نسل پاک مرتضی،دو ماه رخشنده
گردیده رزمنده
وقت شهادت این دو گل،با حق کنند نجوا
واویلا واویلا
گرچه اسیر دشمنند،هر دو چنان شیرند
بی جرم و تقصیرند
گشته اسیر دشمنان،دو روح با تقوا
واویلا واویلا
این دو عزیز مرتضی،با قلب بشکسته
شد دست شان بسته
با خون پاک این دو تن،دین می شود احیا
واویلا واویلا
از نوگلان مصطفی،حرمت دریده شد
سرها بریده شد
با دست حارث از ستم،بریده شد سرها
واویلا واویلا
- چهارشنبه
- 30
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 11:43
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه