• سه شنبه 15 آبان 03

 سید پوریا هاشمی

روضه حضرت رقیه(س) -( تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند )

1250

 

تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند

عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند

 

سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟

ولی به حرف های بد به من جواب میدهند

 

برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان

به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند

 

خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟

که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند

 

همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر

به مو بلند میکنند و به رباب میدهند

 

تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد

به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند

 

کجاست تا عموی من ببیند اینکه کوفیان

به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد

 

پس از تو رنگ موی من عوض شده نگاه کن

ز خون سر به موی سوخته خضاب میدهند

 

اگر که رنگ صورتم عوض شده گله نکن

به من همیشه جا به زیر آفتاب میدهند

 

دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من

چه زجرها که هی میان خواب میدهند

 

کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت

و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران