• دوشنبه 3 دی 03


شهادت قمر بنی هاشم -( خوب است غزل ها همه با نامِ تو باشد )

984

خوب است غزل ها همه با نامِ تو باشد
در وصفِ نگاهی که پر از دامِ تو باشد

امروز اگر آمده ام تا که بمانم
یعنی دلِ من خواسته که رامِ تو باشد‌

این دل همه جا سر زده، سامان نگرفته
گندم بده تا مرغِ سرِ بامِ تو باشد

انگور و عسل ریخته از گوشه‌ی چشمت
ای کاش لبم لب به لبِ جامِ تو باشد

در شهر غزل های تو خوشبخت کسی که
آشفته ترین شاعرِ گمنامِ تو باشد

سردار علمدار وَ ای ماهِ عشیره
سقایِ حرم شهره ترین نامِ تو باشد

آیینه‌ی تاریخ ز تکرارِ تو مانده
در اوَّلِ هر بیت ز اشعارِ تو مانده

 

ای ماه ترین ماهِ سحرهایِ عشیره
الگویِ تمامیِ پسرهایِ عشیره

بر گلشنِ زهرا چقدَر هست حواست
همچون صدفی بهرِ گوهرهایِ عشیره

عمامه‌ی سبزی که به سر بسته ای آقا
دل برده ز دل های قمرهایِ عشیره

لب تشنه ام اما به کسی رو نزدم من
قلاده‌ی من بسته به درهایِ عشیره

یک مرد، ولی یک تنه لشگر شده ای تو
دل خوش به تو هستند پدرهایِ عشیره

همسایه‌ی خورشید! نگاهت پرِ نور است
الحق که تویی ماه سحرهایِ عشیره

قافیه‌ی این شعر به تکرار رسیده
رسوا شده از عشقِ تو بر دار رسیده

محمد حسن بهرامی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران