• پنج شنبه 1 آذر 03


اشعار شهادت علی اکبر (ع) -( دشت از ناله ی عمق جگرش ریخت بهم )

2098
4

دشت از ناله ی عمق جگرش ریخت بهم

آنقدر گفت...همه دور و برش ریخت بهم

 

پسر سرو قدش تا به روی خاک افتاد

شاه شمشاد قدان برگ و برش ریخت بهم

 

ارتباط است میان جگر و دیده و دل

پسر افتاد به خاک و پدرش ریخت بهم

 

مثل یک باز شکاری به سوی میدان رفت

دو قدم مانده به گودال پرش ریخت بهم

 

چینی عمر حسین بن علی خورد ترک

بند بند جگرش در نظرش ریخت بهم

 

چوب زد بر لب و میگفت چرا پیر شدی؟

همه گفتند: ز داغ پسرش ریخت بهم

شاعر : سید علی رکن الدین

  • یکشنبه
  • 18
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 8:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران