• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) -( نفسی به خون جگر زدم ، که لبی به مرثیه وا کنم )

1235
-1

نفسی به خون جگر زدم ، که لبی به مرثیه وا کنم
به ضریج گمشده سر نهم ، شب  خویش وقف دعا کنم

نه ملازمی و نه همدمی ، مگر آنکه در شب بی‌کسی 
چو شهید کوفه به چاه غم ، پر و بال گریه رها کنم

به خدا که شمع شکسته‌ای ، به بقیع جان من آورید
که به آستانه ی مجتبی ، همه زخم کهنه دوا کنم

غم مجتبی کِشَدم به خون ، که غریب خانه ی خویش بود
و من این ترانه ی غرق خون ، به کدام واژه ادا کنم

من و حضرتِ تو شکسته دل ، که اگر عدو زندت به تیر
به فدای پیکر پاک تو ، دل خود سپر به بلا کنم

اگر از غم تو نفس زنم ، همه اشک و آتش و خون شوم
بکشم به خون همه را چنان ، که مدینه کرب ‌و بلا کنم

تو به خُلق و خِلقت احمدی ، تو صبور آل محمدی
غم کربلای دگر شود ، چو زبان به زخم تو واکنم

تو جگر دریده و من غمین ، من و داغ لحظه ی آخرین
به چه روی زینب خسته را ، به عیادت تو صدا کنم ؟

غلامرضا کافی

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:1
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران