زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت
اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت
از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب
هر کجا بنهاد پا فتحی نمایان کرد و رفت
با لسان مرتضی از ماجرای نینوا
خطبه ی جانسوز اندر کوفه عنوان کرد و رفت
با کلام جان فزا اثبات دین حق نمود
عالمی را دوستدار اهل ایمان کرد و رفت
بر فراز نی چو آن قرآن ناطق را بدید
با عمل آن بی قرین، تفسیر قرآن کرد و رفت
در دیار شام بر پا کرد از نو انقلاب
سنگر اهل ستم را سست بنیان کرد و رفت
خطبه ی قرّا، بیان فرمود در کاخ یزید
کاخ استبداد را از ریشه ویران کرد و رفت
شام، غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود
وقت رفتن شام را شام غربان کرد و رفت
زین خطب اتمام حجت کرد بر کافر دلان
کافران را مستحقّ نار و نیران کرد و رفت
از کلام حق پسندش شد حقیقت آشکار
اهل حق را شامل الطاف یزدان کرد و رفت
شام غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود
وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت
دخت شه را بعد مردن در خرابه جاى داد
گنج را در گوشه ویرانه پنهان کرد و رفت
ز آتش دل بر مزار دختر سلطان دین
در وداع آخرین شمعى فروزان کرد و رفت
با غم دل چون که مى شد وارد بیت الحزن
«سروىِ» دل خسته را محزون و نالان کرد و رفت
مرحوم حسن سروی
- دوشنبه
- 1
- آذر
- 1395
- ساعت
- 17:29
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه