از کجا باید شروعش کرد آه و ناله را
تا کجا باید به طوفان داد باغ لاله را
از کجا باید نوشت از شام یا کرببلا
یا از آن دستی که پرپر کرد یک آلاله را
کربلا یعنی که با یک آه حتی میشود
مثل طوفان رفت آسان یک ره صد ساله را
السلامی گفت و غسلی با تب خون کرد و رفت
عقل و منطق را به رنگ و بوی مجنون کرد ورفت
در هوایش میتوان بی بال هم، پرواز کرد
میشود با روضه های مادرش اعجاز کرد
در میان آستانش کعبه ای دارد حسین
میتوان تکبیر گفت و راه عشق آغاز کرد
شاعران اعجوبه ی پرواز در این ساحتند
میتوان حس تغزل را به سوزی ،ساز کرد
بوی سیبی که مرا با خود هوایی میکند
دارد این احساس هارا کربلایی میکند
زینبیه خود بخود ، گاهی تلاطم میکند
قصه ی گودال را ، غوغای مردم میکند
بوی زینب میدهد هر آجرش ،آنقدر که
روضه خوان گاهی مسیر روضه را گم میکند
در میان روضه ی گودال جانش میرود
هر زمان حرف از تن پا مال با سم میکند
میتوان از روضه های زینبیه گر گرفت
روبروی باب سدره ، ابر شد ،شرشر گرفت
اصلا اینجا روضه خوان لازم ندارد ، باحسین
یک نفر کافیست زیر لب بگوید یاحسین
هر کجاباشم اگر چشمم هوای غم گرفت
مطمئن هستم که دیگر نیست راهی تا حسین
اربعین حرف تمام عالم و آدم فقط
وا اماما ، وا غریبا ، وا شهیدا ،واحسین
اصلا اینجا خاک هم یک روضه خوان ماهرست
هرکه بارانی شود ، هرجا که باشد زائرست
اربعین انگار یک محشر روایت میشود
یا که شاید جنتی دیگر روایت میشود
ماتم عظماست داغ لاله های کربلا
که میان روضه ی مادر روایت میشود
پرچمش بادست زینب میرود بالا حسین
اصلا این فریاد با خواهر روایت میشود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
لافتی بر نیزه ها میماند اگر زینب نبود
نرگس غریبی
- دوشنبه
- 1
- آذر
- 1395
- ساعت
- 18:10
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه