• یکشنبه 4 آذر 03

 علی اکبر لطیفیان

مام رضا(ع)مدح و مناجات -( بايد رفاقت کرد با خار بيابانش )

1470
2


قبل از قدم برداشتن در راه هجرانش
بايد رفاقت کرد با خار بيابانش

هجران کشيدن به اميد وصل ميارزد
گر اولش تلخ ست، شيرين است پايانش

هر کس که عاشق نيست پس اصلا چرا زنده ست
يا چه جوابى ميدهد فردا به وجدانش

خاکستر پروانه اى را ديدم و گفتم
هر کس که عاشق ميشود اين است تاوانش

آن کوچه اى که يار ما از آن گذر کرده ست
عشاق منت ميکشند از سنگ طفلانش

منکه چهل سال است روى خاک ميخوابم
حيف است نگذارم سرم را روى دامانش

اين شمعها که بر تن پروانه ميگريند
زنده نميمانند تا شام غريبانش

اشک جوانى بهترين سرمايه پيرى ست
خوب است باشد آدمى فکر زمستانش

در وقت مردن روبه قبله ميشود هر کس
من وقت مرگم ميشوم رو به خيابانش

در اصل بنده بودنش را جار خواهد زد
عبدى که سجده ميکند اول به ايوانش

باران که آمد بعد از آن خيرات ميبارد
خير کسى را خواستى اول بگريانش

سنگينى زنجير بر گردن نميگيرد
از گريه هر که خيس ميگردد گريبانش

من سالها در گيسوى تو سير ميکردم
سيرى که خيل عارفان خواندند عرفانش

وقتى دلم را دست چشمان تو ميدادم
باور نميکردم بيندازى به زندانش

يک شب در آغوشت نباشم خشک خواهم شد
پژمرده ميگردد گلى که نيست گلدانش

آنکه لبش را از ضريحت برنميدارد
صدها گره وا ميکند از کار، دندانش .
**
گفتم همه هستند شايد جاى من هم هست
منهم يکى از اين کبوترهاى مهمانش

شکر خدا اينجا کريمان سلطنت دارند
دنيا به ايران نازد و ايران به سلطانش

سيرش دو چندان و سلوکش هم دو چندان است
هر کس که از قم ميرود سمت خراسانش

 

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران