• سه شنبه 29 اسفند 02

 یاسین زندی

مناجات با خدا -( قسم به گريه زينب غروب عاشورا )

1001
2

اگر چه بنده ي غافل ، اگر چه نادانم 
به زير دين تو هستم ،هميشه ميدانم
 
دليل دارد اگر چشم من ندارد اشك
مرا زمين زده اين كثرت گناهانم
 
خراب كرده ام و روز و شب كريم الصفح 
ميان سجده ي توبه  تورا تورا خوانم 

دلي كه جاي تو باشد سراسرش نور ست
سيه شده دل من ،چون رفيق شيطانم
 
دروغ و غيبت و تهمت مريض كرده مرا 
طبيب من به علي پيش توست درمانم
 
به غير تو همه دنبال نفع خود هستند 
ازينكه دل نسپردم به تو ، پشيمانم 

انيس واقعي من فقط خودت هستي 
بدون نور حضور تو جسم بي جانم 

كرم نما كه كريمي و واسعه الرحمه 
رسيده ام به تباهي خداي رحمانم 

هميشه ارزويم بوده تا كه جان بدهم 
به راه مهدي زهرا ، امام دورانم
 
بيا به جان حسينت ردم نكن مولا 
نگاه كن به فقيرت ، شكسته بنيانم 

حسين گفتم و از نام او دلم لرزيد 
بياد كرببلايش دوباره گريانم
 
قسم به گريه زينب غروب عاشورا 
به لحظه اي كه صدا زد قتيل عريانم 

شاعر : یاسین زندی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 8:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران