• دوشنبه 3 دی 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

امیرالمومنین(ع)بعد از شهادت -( هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت )

1115

گفتم به چاه ای دل شب محرم علی
امشب مباش منتظر مقدم علی

هر شب صدای غربت او بود و گوش تو
امشب توئی و زمزمۀ ماتم علی

مسجد خموش مانده و گلدسته ها غریب
محراب کوفه شسته شده از دم علی

یک لحظه تیغ آمد و یک دم تمام شد
عمر علی و درد علی و غم علی

یک عمر بود محرم دل ها ولی نبود
جز نخل های کوفه کسی همدم علی

کعبه به کوفه رو کن و حج وصال بین
محراب خون گرفته شده زمزم علی

هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت
عالم نیافت یک خبر از عالم علی

دشنام بود و زخم زبان بود و خنده بود
در التیام زخم درون، مرهم علی

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران