ارث از نَبی برده پيمبر بودنش را
مانند زهرا مثل حيدر بودنش را
از يوسف مصری زندانی بپرسيد
از ماه رويان٬ علت سَر بودنش را
دارد فقط از نام فرزندان اين مرد
ايران تمام فخر كشور بودنش را
با اِبْنِ موسی ها فقط تثبيت كرده
شيراز با مشهد برادر بودنش را
آقا نبودی تا ببينی به برادر
معصومه ثابت كرده خواهر بودنش را
با اين همه زنجير خواهد برد در گور
مرگ،آرزوی بين بستر بودنش را
آن لِنگه ی در كه تن او را به تن كرد
تاييد كرده مثل مادر بودنش را
هم درد مادر بودنش توجيه كرده
يك عُمر در زندان پسِ در بودنش را
از بازتاب نور در اين شيشه ی سبز
فهميده ام عمق مُشَجَّر بودنش را
می شد بفهمی در سكوت سرد زندان
از خِش خِش شلاق٬ لاغر بودنش را
موسی بن عمران هم نمی آورد طاقت
يك لحظه از موسی بن جعفر بودنش را
شاعر : مهدی رحیمی
- دوشنبه
- 16
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 11:54
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مهدی رحیمی زمستان
ارسال دیدگاه