این قرارمون نبود ، رو ازم بگردونی
سهم خواهرت باشه ، جشم خیس و بارونی
واسه چی ، پسرام و رد میکنی
واسه چی ، راهشونو سد می کنی
رومو نزن زمین ، دلمو نشکن
سنگ صبور تو ، کیه غیر از من
یار غریب من ، پسر زهرا
******
مونده رو محاسنت ، لخته خون اکبرت
یکم از غریبی تو ، هدیه کن به خواهرت
پسرام ، رفیقای اکبرتن
کنیزت ، منُ اینا نوکرتن
دق میکنند اگه ، بمونن زنده
زینب تو بی حرم ، میشه شرمنده
یار غریب من ، پسر زهرا
******
پیش اهل خیمه گاه ، سر به زیر نکن منو
قبل این حرومیا ، تو اسیر نکن منو
وای اگه ، باشن اینا در برم و
ببینند ، دزدیدن معجرم و
من آرزموم اینه ، تو راهت آقا
دورت طواف کنند ، به روی نی ها
یار غریب من ، پسر زهرا
شاعر : مجتبی صمدی
- شنبه
- 25
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 3:1
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
مجتبی صمدی
ارسال دیدگاه