• دوشنبه 3 دی 03

 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( نگاه تو روی دستم به آب می افتاد )

1326

از خجالت آب شدم
همینکه بر رخ تو آفتاب می افتاد 

میان خیمه زنها رباب می افتاد 

فرات موج زد و از خجالت آب شدم 

نگاه تو روی دستم به آب می افتاد 

 

چقدر هلهله میکرد لشگر کوفه 

که داشت پلک تو از فرط خواب می افتاد 

جواب حرف مرا حرمله سه پهلو داد 

گلوی نازکت از این جواب می افتاد 

چنان سریع تورا زد که گردنت جا خورد 

سرت به سمت عقب با شتاب می افتاد 

تمام خون تورا فاطمه به بالا برد 

وگرنه بر سر دنیا عذاب می افتاد 

ز دستهای تو قنداقه باز شد اما 

به دست مادر زارت طناب می افتاد 

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 9:2
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران