• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت عبدالله بن حسن(ع) -( جز غم عشقت ای تمامی من به غمی مبتلا نخواهم شد )

1045
1


جز غم عشقت ای تمامی من به غمی مبتلا نخواهم شد
به تو از ابتدای زندگی ام سر سپردم سوا نخواهم شد

من که در مکتب پر از نورت درس آزادگی ست مشق شبم
می درخشم شبیه مهتاب و خسته از ابرها نخواهم شد

دست من را رها کن ای عمه  عشق من زیر دست وپا مانده
شده حتی به قیمت جانم از عمویم جدا نخواهم شد

مثل سقا اگر که دست من  از جفا شد جدا تو می دانی
ناله از درد استخوان چه غمی است زینبت بی صدا نخواهد شد

عطر دامان حیدری تو برد از یاد من یتیمی را
این جفاها همه فدای سرت عاشقت بی وفا نخواهد شد

سینه ی توست قتلگاه من ، چقدر بوی سیب می آید
از تنم گر سرم جدا بشود جانم از تو جدا نخواهد شد

شاعر : رضا محمدی

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران