• دوشنبه 3 دی 03

 موسی  علیمرادی

شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( گرچه در دارالعماره خون من را ریختند )

907

گریه هایم می شود از شرمساری بیشتر  
هر دقیقه می شود این بی قراری بیشتر 
 
جای این زخم زبان ای کاش تنها می زدند 
طعنه از هر تیغ دارد زخم کاری بیشتر 

هر چه سنگین می شود بار خجالت در دلم  
می شود باریدن ابر بهاری بیشتر  

بیشتر در کوچه سنگش می زنند این بام ها 
هر چه می آید به کوفه صوت قاری بیشتر 

هر قَدر من نا امیدم در میان شهر غم 
حرمله دارد ولی امیدواری بیشتر  

خاِردر چشمم اگر چه تیغ هاشان شد ولی 
از سه شعبه می رود بر چشم خاری بیشتر  

گرچه در دارالعماره خون من را ریختند  
از سرم هرکوچه دارد یادگاری بیشتر 
 
گوشواره گرچه دارد دختر شهر طمع  
از پدر می خواهد اما گوشواری بیشتر  

از اسیری خودم در کوفه فهمیدم حسین  
میکشند اینجا عزیزان را به خواری بیشتر

شاعر : موسی علیمرادی

  • چهارشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران