• دوشنبه 3 دی 03


حضرت علی اکبر(ع)شهادت -( ای عصای پیری‌ام، داری هلالم می‌کنی )

2050

می‌روی و می‌بری همراه خود جان مرا
صبر کن بابا ببین حال پریشان مرا

در پی‌ات اهل حرم آئینه و قرآن به دست
می‌بری با خود دل خیمه‌نشینان مرا

ای عصای پیری‌ام، داری هلالم می‌کنی
بعد تو دشـمن ببینـد حال حیران مرا

قبل رفتن اندکی پیش دو چشمم راه رو
پر کن از قد رسایت قاب چشمان مرا

در جواب تشنگی شد عایدم شرمندگی
گر چه دیدی با زبانت کام عطشان مرا

از فرس افتاده، سوی تو خودم را می‌کشم
آه بابا جان، ببین زانوی لرزان مرا

سوره‌های پیکرت پاشیده از هم وای من
پخش صحرا کرده‌اند آیات قرآن مرا

عده‌ای کِل می‌کشند و عده‌ای کف می‌زنند
تا شنیده دشمنت آوای افغان مرا

تا صدایش می‌کنم یک دشت پاسخ می‌رسد
زینبم! بنگر علی‌های فراوان مرا

خون او را در تمام دشت جاری کرده‌اند
کربلا را با تنش آئینه‌کاری کرده‌اند

شاعر : مصطفی هاشمی نسب

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران