• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی رحیمی زمستان

حضرت علی اکبر(ع)شهادت -( هی تو دستت را به هم دادی و شکل تاب شد )

1166

مثل عکسی که میان قاب لذت می برد
چشم تو دارد از این محراب لذت می برد

این که گاهی چهره ات را ماه می خوانیم ما
بیشتر از هرکسی مهتاب لذت می برد

تا تو هستی توی خیمه بچه ها از بازی و
توی گهواره علی از خواب لذت می برد

هی تو دستت را به هم دادی و شکل تاب شد
هی رقیه دارد از این تاب لذت می برد

آمدی تا اذن میدان را بگیری از پدر
عمه را دیدم از این آداب لذت می برد

یک قدم برداشتی کُشتی پدر را قبل رزم
پس قدم بردار که ارباب لذت می برد

از لب خشک پدر آن جور لذت برده ای
که لب خشکیده ای از آب لذت می برد

آه ماهیگیر وقتی طعمه اش را صید کرد
دیگر از بازی با قلاب لذت می برد

ارباً اربا گشته ای این آخر کار تو نیست
از صدای استخوان قصاب لذت می برد

شاعر : مهدی رحیمی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران