از بس گناه بر دل خود بار می کنم
خود را میان نفس گرفتار می کنم
.
پل های بازگشت خودم را شکسته ام
دارم علیه خویش فقط کار می کنم
.
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجن زار می کنم ؟!
.
تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی
من جاهلانه این همه اصرار می کنم
.
من بنده ی توام ، چه کنم ؟! ” دوست دارمت “
باشد بزن … دو مرتبه تکرار می کنم
.
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می کنم
.
تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه ی افطار می کنم
.
یاد مدافعان حرم آه می کشم
گریه به یاد زینب و بازار می کنم
.
اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت
سیلی به او زدند ؟! نه … انکار می کنم
.
دست خودم که نیست ، فقط داد می زنم
وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم
شاعر : محمد جواد شیرازی
- سه شنبه
- 11
- مهر
- 1396
- ساعت
- 20:20
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه