• دوشنبه 3 دی 03


شعر مصائب اسارت کوفه -( شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود )

1245

تو روی نیزه
زلف تو روی نیزه به دستان باد بود  

دور و بر عقیله حرامی زیاد بود

آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها

شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود

 

می خواستی که دین حقیقی بیان کنی  

اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود

هر کس رسید ضربه به قصد ثواب زد  

قرآن بی علی ثمرش، این فساد بود

بعد از مصاف سعد لعین در خیال ری  

می زد شراب و در دل خود شاد شاد بود

گهواره را به قیمت ارزان فروختند

بازار چوب کوفه از این رو کساد بود

بغض علی ست علت این ظلم آشکار

در قتلگاه جنگ سره اعتقاد بود

علی اصغر یزدی

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 4:22
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران