• سه شنبه 15 آبان 03

 مرتضی محمودپور

متن روز تاسوعا علمدار کربلا -( کمرم خم شده علمدارم )

2139

 

بند اول
کمرم خم شده علمدارم
من تنت را چگونه بردارم
دستهایت فتاده روی زمین
جای اشک از دو دیده خونبارم
ای پناه تمام اهل حرم
من چسان پیکر تو بگذارم
بر دو چشم تو تیر خورده ولی
روز در دیده شد شب تارم
در حرم منتظر همه طفلان
من چه گویم به دختر زارم
طفل ششماهه از نفش افتاد
روی دامان مادرش جان داد

بند دوم
خیز ای ساقی حرم عباس
بین شکسته شده پرم عباس
طاقتی نیست تا که بردارم
پیکرت،همرهم برم عباس
تو که باب الحوائجی سقا
به برادر نما کرم سقا
دور تو بوی یاس پیچیده
آمده چونکه مادرم عباس
حرم امن من ز هم پاشید
وای بر حال خواهرم عباس
ای علمدار من ز جا برخیز
شد نگاه بهار من پاییز

بند سوم

من چه گویم جواب ام بنین
که چنین گشته‌ای تو نقش زمین
ای عمود خیام آل الله
خیز و حال زنان خیمه ببین
ذکر لبهای کودکان آب است
ای لب خشک توست ماءمعین
تو نیایی به خیمه میمیرم
داغ هجران تو بود سنگین
قول دادم که با تو برگردم
پس، کنم رخ ز خون تو رنگین
یاس ام البنین چه پژمردی
کاش یک جرعه آب میخوردی

بند چهارم
علقمه گشته قتلگاه تو و
خون گرفته جمال  ماه تو و
تا که افتاد دستت از پیکر
شد ملائک همه سپاه تو و
بوده در راه یاس علی
با دو دست جدا نگاه تو و
تا که مادر به علقمه آمد
بسته شد از نگاه راه تو و
تیر بر چشم ناز تا خورده
من شنیدم صدای آه تو و
جای ام البنین سرت برداشت
به روی زانوان خود بگذاشت

بند پنجم

گفت عباس من تو هم مردی
تو برای حسین من فردی
راضی از دست تو منم زهرا
تو به عهد خودت وفا کردی
جای تو روی دامنم باشد
حیف باشد به خیمه برگردی
شیر ام البنین حلالت باد
که چنین پای تا به سر دردی
دستهایت به روی چشمانم
تو وسیله برایم آوردی
هرکه بامن ز عشق سرمست‌ست
شافعش روز محشر این دست‌ست

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 8:17
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران