بند اول
در کربلا امشب شور عطش برپاست
شرمنده از طفلان چون حضرت سقاست
ششماهه طفلی در گهواره افتاده
چشم رباب امشب از غصه چون دریاست
کرببلا گرچه بیتابم
کرببلا گوهر نابم
لعل لبم از چه میسوزد
کرببلا تشنه آبم
واویلتا آه و واویلا(۳)
بند دوم
آب آوره طفلان ششماهه تب دارد
یک جرعه آب آور چون جان به لب دارد
در گرد گهواره مادر پریشان است
چون غصه اصغر هر روز و شب دارد
عمو ببین لب عطشانش
عمو ببین چشم گریانش
کنار گهواره اصغر
نشسته مام پریشانش
واویلتا آه و واویلا(۳)
شاعر : مرتضی محمودپور
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1396
- ساعت
- 9:2
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه