• دوشنبه 3 دی 03


مناجات با خدا با صدای حاج محمود کریمی -( آلوده دامن خود را رساندم )

13860
31

 آلوده دامن خود را رساندم
بر روی شانه بارم کشاندم
اما همیشه ، ردم نکردی
من نامه ی خود با گریه خواندم ...
چی نوشتی تو نامه ت
یاربی العفو .... یاربی العفو .... 
سرخورده برگشت، عبد فراری
آورده ام بی تو ، بدبیاری
در خانه بگذار من هم بمانم
این بنده شاید،آمد به کارم
دست گناهان بالم گرفته
اشکی ندارم ، حالم گرفته
مهدی که از من دارد گلایه
انگار قلب عالم گرفته ....
یاربی العفو .... یاربی العفو .... 
حال خرابم، بسته به مویی
باید چه کرد از بی آبروی
با روی بازت گفتی بیایم
گفتم بیایم من با چه رویی
کو سر به زیری ، کو سر به راهی
افتاده ام از چاله به چاهی
حالا رسیدم در محضرت با
موی سفید و روی سیاهی
یاربی العفو .... یاربی العفو .... 
ناز علی را نوکر خریده
بار گدا را حیدر خریده
با گریه عمری شبهای جمعه
گفتم حسین و مادر خریده ....
مظلوم حسینم ... مظلوم حسینم ...
از خیمه می کرد زینب نظاره
بر مادر خود می کرد اشاره
می گفت مادر گرچه می آمد
شمشیر و نیزه بر جسم پاره
آن دم بریدم ، من از حسین دل
کامد به مقتل ، شمر سیه دل ...
او میبریدو ... من میبریدم ...
او از حسین سر ... من از حسین دل ...
مظلوم حسینم ... مظلوم حسینم ...
امان از اون ساعت که اسب بی صاحبت به خیمه آمد ... آقا جان ... زن بچه دورشو گرفتن ...
 هر کی یه سوالی کرد ... نازدانه جلو آمد ... سر اسب و بغل کرد ... شروع کرد نوازش کردن،
پیشانی روی پیشانی ذوالجناح گذاشت آرام گفت میدونم بابامو کشتن ،
 اما بگو ببینم اول به بابام آب دادن ... یا با لب تشنه ....حسین ....

 

www.emam8.com دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 9:3
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران