• جمعه 2 آذر 03

 مرتضی محمودپور

متن شهادت حضرت رقیه(س) -( عمه ببین امشب زار و پریشانم )

1372
1

بند اول
عمه ببین امشب زار و پریشانم
از دوری بابا من دیده گریانم
بابا اگر آید از غم نمیگویم
بر مقدم بابا من میدهم جانم
عمه ببین حال من زاره
چشمای من عمه جان تاره
پاهای کوچکم ای عمه
مجروح و خسته پر از خاره
واویلتا  آه واویلا(۳)

بند دوم
تا باب من آید چشم انتظارم من
از بهر دیدارش بس بیقرارم من
از بس کتک خوردم از پا فتادم من
در کنج ویرانه افتاده بارم من
عمه لبام داره میسوزه
چشام چو شمع شب افروزه
الان که شامم شب تاره
بابام بیاد صبح پیروزه
واویلتا   آه و واویلا(۳)

شب سوم(حضرت رقیه)

بند اول
عمه ببین امشب زار و پریشانم
از دوری بابا من دیده گریانم
بابا اگر آید از غم نمیگویم
بر مقدم بابا من میدهم جانم
عمه ببین حال من زاره
چشمای من عمه جان تاره
پاهای کوچکم ای عمه
مجروح و خسته پر از خاره
واویلتا  آه واویلا(۳)

بند دوم
تا باب من آید چشم انتظارم من
از بهر دیدارش بس بیقرارم من
از بس کتک خوردم از پا فتادم من
در کنج ویرانه افتاده بارم من
عمه لبام داره میسوزه
چشام چو شمع شب افروزه
الان که شامم شب تاره
بابام بیاد صبح پیروزه
واویلتا   آه و واویلا(۳)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران