بند اول
ماهتابی میان پنجرههاست
یا طریقی به سمت و سوی خداست
در طراوت به مثل باران است
قطره قطره چو رود چون دریاست
تا که مجنون حضرت حق شد
بر همه اهل معرفت لیلاست
انتهایی ندارد این دریا
ساحل امن آدم و حواست
صد چو موسی کلیم بارگهاش
نجل زهرا و زادهی موساست
حرم قدسیش امان همه
خاصه اینکه حج الفقراست
از حریمش به کربلا راهیست
سالها روضه خوان عاشوراست
روضه الفاطمه خراسانست
ضامن آهوی بیابان است
بند دوم
از حرم تا به عرش راهی نیست
جز تو در این میانه ماهی نیست
از نگاهم اگر که پنهانی
از فراقت مرا جز آهی نیست
در طواف توام شدم حاجی
بسته احرام،اشتباهی نیست
این زیارت ثواب حج من است
من فقیر توام گناهی نیست
در حریم توام، ترا خوانم
کوه عصیان مگر که کاهی نیست؟!
تا رعیت شدم به درگاهت
در ضمیرم بجز تو شاهی نیست
بضعه المصطفی چو زهرایی
جز حریمت مرا پناهی نیست
روضه الفاطمه خراسان است
ضامن آهوی بیابان است
بند سوم
بارگاهت امان مردم شد
هر که آمد در این حرم گم شد
من که سلمان صفت مسلمانم
پس چرا سینه پر تلاتم شد
سینه بر سینهی حرم سایم
تا تالّم ز سینهام گم شد
زائرین حریم و بارگهات
با خداوند در تکلم شد
سفره داری و قسمت مهمان
در حرم خوشههای گندم شد
در پناه توام به وقت بلا
دل چو دریای پر تلاتم شد
باز تکرار مصرع اول
بارگاهت امان مردم شد
روضه الفاطمه خراسان است
ضامن آهوی بیابان است
بند چهارم
شور عشقت فتاده در سر من
حرمت کربلای دیگر من
گشته حرز تو طوق بندگیم
این امانت بود ز مادر من
پدر و مادرم به قربانت
ای امام رئوف و سرور من
جرعه آبی ز حوض گوهرشاد
بهتر از سلسبیل و کوثر من
بستهام تا دخیل،بر حرمت
ای تو مشکل گشای باور من
دل من شد کبوتر حرمت
پر زند در حرم کبوتر من
یک قدم تا به عرش از حرمت
حرمت تا بهشت معبر من
روضه الفاطمه خراسان است
ضامن آهوی بیابان است
شاعر : مرتضی محمودپور
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:21
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه