بی رحم ترین دشمنم آمد به جدالم
ایکاش که می سوخت دل نفس به حالم
دل را به زمین می زند این نفس ستمگر
با تیر جفایی که رها کرد به بالم
می ترسم از احساس غرور دل غافل
مانع بشود از سفر رو به کمالم
ای کاش که در نیمه ی این ماه مبارک
تقدیر شود لحظه ی مطلوب وصالم
ای یار سفر کرده کجایی که قریب است
غفلت بشود در همه ی عمر وبالم
شاعر : اصغر چرمی
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1396
- ساعت
- 9:33
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه