بیقراریِ تو و اشک روانِ زینب(س)
شد مناجاتِ تو آرامش جانِ زینب(س)
کعبه یک سنگ نشان است و تویی کعبهٔ او
به تو دلبسته! تویی نام و نشانِ زینب(س)
عرفات است و تو نزدیک به قربانگاهی
غرقِ دلشوره ای از بغضِ عیان زینب(س)
زیر لب خط به خطِ زمزمه ات این شده است
می روم بعدِ تو یارب به امانِ زینب(س)
شیوهٔ راز و نیازت چقدر جانسوز است
غرق آرامشی و تاب و توان زینب(س)
خیره مانده ست پر از اشک به پیراهنِ تو
جگرت سوخت از این داغِ نهانِ زینب(س)
مرثیه خوانِ تو شد عالم و اما تو شدی
تا ابد گریه کن و مرثیه خوانِ زینب(س)
حج و إحرام و طواف تو شده کرب و بلا
وای از روز دهم! فصلِ خزانِ زینب(س)
عرفه خواندن تو حالِ عجیبی دارد
اشک می ریزی و هستی نگرانِ زینب(س)!
شاعر : مرضیه عاطفی
- پنج شنبه
- 20
- مهر
- 1396
- ساعت
- 12:31
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه