تا آسمون میره صدای فریادم
کنار جسم تو به سجده افتادم
یواش یواش داره روح از تنم میره
نفس بکش ، بابات از غصه میمیره
زخمی که روی سینه ت گذاشتن ، مُهر نمازم بابا
چاره ندارم با این مصیبت باید بسازم بابا
علی علی جان 2 علی علی ای جانم
خبر نداری از حالِ منِ مضطر
به من بگو چی شد اعضای این پیکر
هر تیکه از جسمت یه جای این صحرا
چجوری تنهایی جَمعِت کنم یکجا
پیغمبر من حرمت مونُ عجب مراعات کردن
دیدن کریمی،واسه تبرُّک تنِت رو خیرات کردن
علی علی جان 2 علی علی ای جانم
هر نقطه از جسمت ، چرا به یک رنگه؟
رو صورتت جای اصابت سنگه
بذار غمت توی دل پدر باشه
خوب نمیشه زخمی که رو جگر باشه
مؤذن من کاشکی تا گودال کنار من می موندی
ای کاش خودت ما ، بین اذانت اشهدم و می خوندی
علی علی جان 2 علی علی ای جانم
شاعر : بهمن عظیمی
- شنبه
- 29
- مهر
- 1396
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
علی
سلام
یکشنبه 14 مرداد 1397ساعت : 16:29چرا صوت سبکی که گذاشتید برای این متن نیست